جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

بررسی وضعیت کتابخوانی ایرانی‌ها با اتکا به سرانه مطالعه کشور | واقعا کتاب نمی‌خوانیم؟

  • کد خبر: ۱۸۲۵۲۱
  • ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۵
بررسی وضعیت کتابخوانی ایرانی‌ها با اتکا به سرانه مطالعه کشور  | واقعا کتاب نمی‌خوانیم؟
تازه‌ترین اعداد و ارقام که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همین امسال در صحبت‌های خود به آن اشاره کرد؛ ۳۳ دقیقه است، البته بدون درنظرگرفتن کتاب‌های ادعیه، آموزشی و کمک درسی.

محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ تصویر تثبیت شده متداول در آن سمت آب ها؛ آدم‌هایی که در مترو نشسته اند و اغلب یک کتاب دستشان گرفته اند و مشغول خواندن هستند و درمقابل تصویری که در کشور خودمان تثبیت شده است، آدم‌هایی که در مترو نشسته اند و نه تنها کتابی دستشان نیست، بلکه سرشان در گوشی‌های هوشمند است و صفحات را یکی یکی بالا و پایین می‌کنند.

این تصویر در کنار آن دو دقیقه‌ای که رئیس وقت سازمان کتابخانه و اسناد ملی ایران در سال ۸۷ از آن با عنوان سرانه کتاب خوانی در کشور برای هر نفر در شبانه روز یادکرد و کلی آه وافسوس به همراه داشت، مدتی طولانی یک شمای کلی از ایرانی جماعت و گریزان بودن از مطالعه، به ذهن خیلی‌ها سپرد. اتفاقی که به نظر شروع شکل گیری این ذهنیت منفی شد و حتی تکرار آن با اعداد و ارقام مشابه در آینده. این تصویر باعث شد آن آه و افسوس‌ها که چرا ایرانی‌ها این قدر کم کتاب می‌خوانند، جا‌هایی به خودتحقیری برسد و تخریب چهره فرهنگی خودمان. اما آیا این نگاه منطقی و مستند است؟

می‌توانیم همین قدر مطلق بگوییم که ما اهل کتاب و کتاب خواندن و مطالعه نیستیم یا واقعیت این نیست؟ من برای رسیدن به پاسخ این پرسش، هم به آمار و ارقام منتشرشده دراین باره نگاهی انداخته ام و هم جدا از تصویر ذهنی شخصی ام که طی چند سال رفت وآمد با مترو شکل گرفته است، چندساعتی را منحصرا برای تهیه این گزارش، در خط ۱ و ۲ متروی مشهد گذراندم و سعی کردم از آدم‌های اطرافم بپرسم تصویر مذکور چقدر برایشان آشناست؟ آن هم در محیطی عمومی که پر است از اوقات متروک.

احتمالا همین ۱۶ دقیقه!

ما ایرانی‌ها آدم‌های کتاب خوان و کتاب دوستی هستیم؟ به مطالعه علاقه داریم؟ آیا کتاب در سبد فرهنگی خانواده جایی دارد؟ آیا می‌توانیم ادعا کنیم که خیلی از ما دوست داریم در اوقات رها شده‌ای که کار خاصی از دستمان برنمی آید یک کتاب به دست بگیریم و با کلمه‌ها زمانمان را بگذرانیم؟ مشخصا پاسخ دادن به این پرسش‌ها نیازمند پایش عمیق و درست وحسابی است تا ما را به آمار مستندی برساند.

آماری که البته هرازگاهی تحت عنوان سرانه مطالعه ایرانی‌ها منتشر می‌شود و تناقضات بسیاری نیز در آن به چشم می‌خورد. بخشی از این تناقضات را به نظر باید ناشی از تفاوت‌هایی دانست که در شاخص‌های سنجش نوع و میزان مطالعه در کشور دخیل می‌شود و پرسش‌هایی دقیق‌تر مثل اینکه آیا در بررسی سرانه مطالعه کشور مطالعه هر کتابی مدنظر است؟ مطالعه در فضای مجازی نیز تأثیر دارد؟ رسانه‌ها و نشریات و کتاب‌های دینی چطور؟ به علاوه، اصلا در آمارگیری برای مشخص شدن سرانه مطالعه در کشور، چقدر به مسائل بنیادین و زیرساختی توجه می‌شود؟

مسائلی، چون تعداد و وضعیت ناشران و کتاب فروشی‌ها و چگونگی توزیع و در دسترس بودن کتاب‌ها برای مردم؟  در این میان، آیا مطالعه مدنظر است یا خواندن؟ اینکه می‌گویند سرانه مطالعه برای ۸۰ میلیون ایرانی، صحیح است؟ چند درصد از این جمعیت در سن خواندن نیستند یا سواد ندارند؟ جامعه هدف واقعا چند نفر است؟ در این میان، آیا رمان‌های عامه پسند پلیسی، تخیلی و عشقی جزو آمار مطالعه به حساب می‌آیند؟ و احتمالا کلی سؤال دیگر.

دقیقا به همین دلایل، عددی که به سرانه مطالعه ایرانی‌ها اختصاص پیدا کرده، متفاوت است و متناقض. تازه‌ترین اعداد و ارقام که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همین امسال در صحبت‌های خود به آن اشاره کرد؛ ۳۳ دقیقه است. به این معنا که سرانه مطالعه برای هر ایرانی ۳۳ دقیقه در روز است، البته بدون درنظرگرفتن کتاب‌های ادعیه، آموزشی و کمک درسی. او البته این نکته را هم ذکر کرد که ما هنوز پیمایش کامل و دقیقی از کتاب خوانی نداریم.

در کنار این، مرکز آمار ایران سال ۹۹ با آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار مشخص کرد که سرانه مطالعه ایرانی‌های پانزده سال به بالا در روز حدود ۱۶ دقیقه و ۲۳ ثانیه است. عددی که با بررسی ۶۲ هزارو ۵۶۰ خانوار انجام شد و خواندن ادعیه و نظایر آن نیز در آن محسوب شد.

بد نیست بدانید که طبق گفته‌های مدیرکل کتابخانه‌های عمومی خراسان رضوی، حجت الاسلام علی اکبر سبزیان، خراسان رضوی جزو استان‌های برتر کشور در حوزه کتاب خوانی است. آن گونه که سبزیان اظهار کرده، سرانه مطالعه در این استان ۱۶دقیقه به ازای هر فرد بوده است؛ درحالی که این میزان در دیگر استان‌ها ۱۲دقیقه است. او این را هم گفته است که این میزان هم اکنون به مراتب بهتر شده است.

مشتی که نمونه خروار نیست

اگر خودتان هم اهل استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی باشید، می‌توانید در این حوزه به یک نگاه شخصی برسید. واقعیت این است که آنچه به چشم می‌آید و غالب است، گوشی‌های هوشمندی است که در دست‌ها جا خوش کرده، هندزفری‌های توی گوش و گپ وگفت با یکدیگر و حتی زل زدن‌های بی هدف به این طرف و آن طرف. به علاوه چند کتاب درسی و جزوه دانشگاهی نزد قشر مشغول تحصیل. من طی گپ وگفت با آدم‌ها درمقابل سؤالاتی که در سطر‌های بالا هم اشاره کردم، جواب‌های مختلفی دریافت کردم. عده‌ای با صراحت تمام از کتاب خوان بودن ایرانی‌ها می‌گویند و عده‌ای با همان صراحت این قضیه را رد می‌کنند.

یکی می‌گوید: «اینکه گفته می‌شود مردم ما کتاب خوان نیستند را قبول ندارم. من تقریبا هر روز با مترو تردد می‌کنم و اگر نگویم زیاد دیده ام، اما کم هم ندیده ام آدم‌هایی که در مترو کتاب در دست دارند. در فصل درس و امتحان، بچه‌ها را جزوه به دست می‌بینم، اما باقی وقت‌ها نیز خیلی‌ها را می‌بینم که در حال خواندن رمان یا داستان هستند.

من مربی کاردرمانی ام و سعی کرده ام از شغل و محیط کاری ام بیشترین استفاده را برای حضور کتاب داشته باشم. همه کتاب داستان‌های دوست و آشنا را جمع کرده ام و گذاشته ام در قفسه کتاب‌های دفتر برای مطالعه بچه ها.» به کیفش اشاره می‌کند و می‌گوید همین الان هم یک کتاب داخل کیفش دارد. او ادامه می‌دهد: «کار دیگری که انجام می‌دهیم این است که کتاب‌هایی که خوانده ایم را با مادر‌های مراجعه کننده تبادل می‌کنیم و درباره آن‌ها گفتگو می‌کنیم.»

یک نفر دیگر می‌گوید: «من هم از خط ۱ و هم از خط ۲ خیلی در رفت وآمد روزانه ام استفاده می‌کنم. واقعیت این است که خیلی مرسوم نیست که مسافران کتاب در دستشان بگیرند، اما این حرف دلیل نمی‌شود که بگوییم آدم‌ها یا مشهدی‌ها به کتاب خواندن علاقه‌ای ندارند.

شما وقتی به کتاب فروشی‌های شهر مشهد مراجعه می‌کنید، مخصوصا آن‌هایی که به صورت ویژه در سال‌های اخیر روی فروش کتاب تمرکز کرده اند و اهمیت زیادی به چگونگی ارائه کتاب به مخاطبان و دوست داران آن می‌دهند، متوجه می‌شوید که این مشت نمونه خروار نیست. شاید اگر امروز شاهد گستردگی و فراوانی استفاده از گوشی‌های هوشمند در طبقه‌های مختلف اجتماع نبودیم، کتاب خوان‌های بیشتری را در مترو می‌دیدیم.»

کتاب‌های گوش دادنی

بحث کتاب‌های صوتی، پادکست‌ها و مطالعات به صورت مجازی یکی از بحث‌هایی است که در خلال صحبت از سرانه مطالعه کشور همواره به میان می‌آید. نکته‌ای که یکی از افرادی که با او هم کلام شدم نیز به آن اشاره کرد: «به نظر من اگر قرار باشد درباره کتاب خوان بودن یا نبودن آدم‌ها صحبت کنیم، حتما باید گوش دادن به کتاب‌های صوتی و پادکست‌ها را دخیل کنیم. مگر مطالعه چه شکلی است؟ طرف به جای اینکه چشم هایش را بدوزد به خطوط کتاب، گوش هایش را سپرده به کلمه ها. شما شاید آدم‌هایی که کتاب در دست دارند زیاد در مترو نمی‌بینید، اما خیلی‌ها را می‌بینید که هندزفری توی گوششان گذاشته اند. از کجا می‌دانید که در حال گوش دادن به یک کتاب نیستند؟»

باید به آمار‌ها شک کرد؟!

منوچهر بدیعی، مترجم مشهور کشورمان که ترجمه آثار معروفی، چون «اولیس» جیمز جویس را در کارنامه خود دارد، در متنی که در شماره ۱۱۰ همشهری داستان نوشته بود، به همین موضوع پرداخته است. او دقیقا از همین تصور عمومیِ بیشتر کتاب خواندن خارجی‌ها در مقایسه با ایرانی‌ها در مکانی، چون اتوبوس یادکرده و نوشته است:

«این صحبت که وقتی در انگلستان وارد اتوبوس می‌شوی می‌بینی کتاب‌ها را از جیبشان درآورده اند و مشغول خواندن هستند، از سوی ایرانیانی که به غرب رفته اند بسیار شنیده شده است. جمله را با حسرت هم بیان می‎ کنند. اما در اتوبوس‌های انگلستان چه کتاب‌هایی می‌خوانند؟ رفتم و نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که اگر اسم خواندن کتاب‌هایی که در آن اتوبوس‌ها مطالعه می‌شود کتاب خوانی است، خواندن کتاب‌ها چیز چندان مفیدی هم نیست.

به عبارتی اگر با معیار‌های کسانی که از امر کتاب خواندن تربیت و ترقی نوع بشر را طلب می‌کنند به سراغ کتاب‌هایی برویم که در اتوبوس‌های انگلستان خوانده می‌شود، به این نتیجه می‌رسیم که آن اتوبوس نشینان اگر به جای خواندن آن کتاب‌ها سوت می‌زدند کار مفیدتری انجام می‌دادند.» او از اینکه مدام گفته می‌شود ایرانی‌ها کتاب نمی‌خوانند، با تعبیر «ماخولیای کهتری» یاد می‌کند و معتقد است در همه ادواری که شاهدش بوده، چه پیش و چه پس از انقلاب، نحوه و میزان و کیفیت کتاب خواندن در میان ایرانیان تفاوت چندانی با دیگر ملل جهان نداشته است.

او در بخشی دیگر از صحبت هایش نیز می‌گوید: «همیشه این سؤال برای من مطرح بود که اگر مردم ایران تا این حد که ادعا می‌شود کم کتاب می ‎خوانند پس این همه ناشر برای چه به فعالیتشان ادامه می‌دهند؟ اگر کم کتاب می‌خوانند این چهل هزار عنوانی که طبق آمار‌های وزارت ارشاد منتشر شده، چرا منتشرشده؟ این همه کتاب فروش پس به چه کاری مشغول اند؟ «این تیراژ‌ها را که دیدم، به این نتیجه رسیدم که باید در آن آمار‌ها شک کرد.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->